زمانی که ربات ها شغلتان را بگیرند، چگونه زنده خواهید ماند؟

دسته بندی : کسب و کار , گوناگون , ویژه 2 689 بازدید جمعه 5 شهریور 1395 نویسنده :

ربات ها در حال ظهور در همه جا هستند و مشاغل ما را می گیرند و این نگران کننده است. بر اساس مطالعه جدیدی که دانشگاه آکسفورد انجام داده است تخمین زده می شود که در طول دو دهه آینده و به لطف اتومایسون حدود 47 درصد از شغل های آمریکا در معرض خطر منسوخ شدن خواهند بود. و این فقط به کارهای دستی و کارگری کارخانه ها محدود نیست. حتی وظایف دفتری، اداری و کارهای با مهارت بالا هم سرانجام به وسیله کامپیوترها و هوش مصنوعی انجام خواهند شد.

و اگر چنین چیزی اتفاق بیافتد، چگونه به زندگی ادامه خواهیم داد؟ خوب! به تازگی ایده ای بسیار قدیمی در سیلیکون ولی مطرح شده است که می تواند این مشکل واقعی را حل کند. راه حل؟ درآمد تضمین شده برای همه است.

این مفهوم به عنوان درآمد پایه همگانی هم شناخته می شود و همان طور که از نامش هم مشخص است دولت چک یا مبلغی را به هریک از شهروندان خود – مبلغی در حدود 1000 تا 2000 دلار در ماه – بدون هیچ شرط و محدودیتی پرداخت خواهد کرد. شما می توانید آن مبلغ را صرف مواد غذایی یا پس انداز کنید و یا تمام آن را در سفری به هاوایی ریخت و پاش کنید! این که چه کاری با آن پول می کنید اهمیتی نخواهد داشت. در هر صورت دولت هر ماه این پول را به شما پرداخت خواهد کرد. اگر شما حقوق و دست مزد مناسبی داشته باشید این مبلغ برایتان اهمیتی نخواهد داشت، اما اگر فقیر و بی کار باشید آن 1000دلار اضافه می تواند تفاوت بین خوابیدن در خیابان و داشتن سقفی برای زندگی باشد.

درست همانطور که تکنولوژی و فناوری پیشرفت می کند، خطر و تهدید از دست دادن شغل پدیدار می شود. درآمد پایه همگانی نظریه جذابی است که طرفدارانی در جامعه ی تکنولوژی به دست آورده است.

شرکت وای کامبینیتور (Y Combinator) ،شتاب دهنده [سرمایه گذاران وشرکت هایی که به پیشرفت شرکت های نوپا کمک می کنند] و استارت آپ[شرکت نوپا] شناخته شده، در سال جاری اعلام کرد که درآمد پایه را آزمایش خواهد کرد. محققان این شرکت مطالعه ای آزمایشی را روی 100 خانواده در اوکلند کالیفرنیا انجام خواهند داد که در آن هر شخص مبلغی معادل 1000 تا 2000 دلار در ماه دریافت خواهد کرد. داده های جمع آوری شده از این تلاش(که قرار است بین شش ماه تا یک سال ادامه یابد) الهام بخش پروژه ای 5ساله خواهد بود که می تواند هزاران نفر را درگیر کند.

سم آلتمن، رئیس هیئت مدیره شرکت Y Combinator

سم آلتمن، رئیس هیئت مدیره شرکت Y Combinator

سم آلتمن، رئیس هیئت مدیره شرکت Y Combinator در مصاحبه ای با بلومبرگ می گوید: «این واقعا مهم است که به جای آنکه فقط درباره اش صحبت کنیم، اطلاعات جمع آوری کنیم»، همچنین: «آیا افرادی که این مبلغ را دریافت می کنند خوشحال اند؟ آیا راضی هستند؟ این ایده چگونه مهارت هایشان را تغییر می دهد؟ چگونه زمانشان را می گذرانند؟»، پیش از آن هم در پستی از یک بلاگ نوشته بود: «من به برخی موضوعات در آینده کاملا اطمینان دارم، مانند این که فناوری به از بین بردن مشاغل سنتی ادامه خواهد داد و سرمایه و ثروت عظیم جدیدی ایجاد می شود. ما قصد داریم تا چیز هایی از این دست را در مقیاس ملی مشاهده کنیم»

هر چند، علاقه سیلیکون ولی به «درآمد پایه» تازگی دارد، اما در واقع ایده ای است که اگر نگوییم قرن ها،  دهه ها وجود داشته است .توماس پین از پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکا این موضوع را در سال 1797 مطرح کرد تا به منظور پرداخت 15 پوند استرلینگ به هر فرد بزرگتر از 21سال، صندوقی ملی ایجاد گردد و اندیشمند و فیلسوف بریتانیایی برتاند راسل آن را در جنبش «اعتبار اجتماعی» انگلستان مطرح کرد»[جنبشی که هدف آن افزایش قدرت خرید توده‌ها بود و نخست در سال ۱۹۱۹ میلادی به‌وسیلهٔ یک مهندس اسکاتلندی به نام Cliffor Hugh Douglas پیشنهاد شد]. در ایالات متحده و در خلال دهه 1930 نیز اقدامات اقتصادی جهت حل و فصل فقر صورت گرفت – که شامل تأمین اجتماعی، ابداع حقوق کارگران و پروژه های کاری عمومی بود. در نهایت نظریه ای که پول را به آسانی در اختیار مردم می گذاشت به حاشیه رانده و متوقف گردید.

اما علاقه به درآمد پایه منتظر ماند تا دوباره در دهه 1960 مورد توجه قرار گرفت. و جالب این که از طرف هر دو جناح سیاسی آزادی خواه و محافظه کار مورد حمایت قرار گرفت. حامیان جناح چپ طرفدارش بودند چرا که نابرابری های اجتماعی را کاهش می داد و در طرف دیگر راست گرایان از آن حمایت می کردند چرا که کمک های نقدی مناسب تر از سیستم های اداری کوپن غذا و سایر برنامه های رفاهی و تأمین اجتماعی بود.

مارتین لوتر کینگ جونیور در کتاب خود با نام «به کجا می رویم؟هرج و مرج یا اجتماع» می نویسد: «راه حل فقر ازبین بردن آن مستقیما از طریق معیاری است که در حال حاضر به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است: درآمد تضمین شده».  میلتون فریدمن اقتصاددان آزادی خواه از نسخه ای از درآمد پایه دفاع می کند که «مالیات بر درآمد منفی» نام دارد که به کسانی که درآمدشان از مبلغ معینی کمتر است پول را برمی گرداند. حتی ریچارد نیکسون 37مین رئیس جمهور آمریکا سعی کرد تا لایحه ای را برای درآمد پایه به تصویب برساند اما پس از اینکه مجلس نمایندگان آن را تصویب کرد، مجلس سنا آن را رد کرد.

تظاهرات طرفداران درآمد پایه در سوئیس

تظاهرات طرفداران درآمد پایه در سوئیس با لباس هایی به شکل ربات

در حال حاضر این ایده دوباره مطرح شده است، سوئیس اندکی پیش رفراندومی برای درآمد پایه همگانی برگزار کرد(که با 77درصد مخالفت، شکست خورد) و کشورهایی نظیر فنلاند، هلند و کانادا برنامه هایی برای آزمایش میزان شایستگی این ایده دارند. در واقع مطالعه ای کوچک پیرامون درآمد پایه در مانیتوبا کانادا صورت گرفته است که به دهه 1970 بازمی گردد و بودجه آن قبل از اتمام مطالعه به پایان رسید. با این حال بعدها مشخص گردید که در آن بازه زمانی، نرخ بستری در بیمارستان های استان کاهش یافت، نرخ کار نیز افت نداشته و نوجوانان بیشتری در مدرسه مانده اند. قطعا به نظر می رسد که نوید کافی برای امتحان مجدد آن وجود دارد.

«من فکر می کنم که زمان بسیار جالبی برای درآمد پایه ای است که در طول تاریخ محقق نشده است و به زودی میسر خواهد شد» این را آلتمن بیان کرد. «و چیزی که مردم فراموش کرده اند این است که اگر ربات ها تمام مشاغل را به دست گرفته اند به این دلیل است که با هزینه کمتری آن ها را انجام می دهند» و این می تواند هزینه های بالقوه درآمد پایه را کاهش دهد.

به گفته آلتمن این جریان ثابت درآمد، مزایای دیگری نیز به همراه دارد «من مسیری را از زندگی حقوق به حقوق (بدون پس انداز) [عدم توانایی پرداخت هزینه های زندگی در صورت بی کار شدن حتی برای یک ماه] به زندگی بدون هرگونه نگرانی دوباره درباره پول طی کردم» اینها جملاتی بود که او با اشاره به فروش Loopt گفت، استارت آپی که وی به مبلغ 43.4 میلیون دلار به شرکت گرین دات (Green Dot  Corporation ) فروخت. «من مسیری را از اضطراب مداوم تا بازپس گیری چرخه فعالیت های فکری ام طی کردم. چیزی که امیدوارم در مطالعاتمان بیابیم، تحولی عظیم در تمایل افراد برای ریسک کردن و معطوف کردن توجه ذهن و نگرانیشان به چیزهای مهم تر است»[در واقع این ایده آزادی های فردی برای انتخاب شغل را افزایش می دهد و جوانان را برای آنکه سال های بیشتری را صرف آموزش کنند تشویق می کند.]

«من دریافته ام که علاقه سیلیکون ولی به این مقوله از یک بخش خوشبینی و یک بخش احساس گناه تشکیل شده است» این را ناتالی فاستر در مصاحبه ای مشابه با بلومبرگ گفت، فاستر یک مشاور استراتژیک درمورد «آینده مشاغل» در موءسسه آسپن است، سازمانی غیر انتفاعی به منظور «پرورش رهبری روشنفکرانه و گفتگو با ذهن باز». وی گفت«افراد تمام مدت به این فکر می کنند که تأثیر فناوری و اتوماسیون هیچ جامعه و نیروی کاری را باقی نخواهد گذاشت» همچنین «و در همان زمان، گروه دیگری از افراد هستند که ایده هایی بزرگ و بلندپروازانه دارند و مشغول حل مشکلات اند»

اندی استرن نویسنده کتاب «افزایش حداقل[دستمزد]: چگونه درآمد پایه همگانی اقتصاد ما را احیا و رویای آمریکایی را بازسازی می کند»

اندی استرن نویسنده کتاب «افزایش حداقل[دستمزد]: چگونه درآمد پایه همگانی اقتصاد ما را احیا و رویای آمریکایی را بازسازی می کند»

اندی استرن رئیس سابق SEIU (اتحادیه بین المللی خدمات کارگی) و نویسنده کتاب جدیدی با نام «افزایش حداقل[دستمزد]: چگونه درآمد پایه همگانی اقتصاد ما را احیا و رویای آمریکایی را بازسازی می کند» می گوید: تکنولوژی در حال پدید آوردن اختلالی گسترده در بازار کار است. برای مثال کامیون ها با ناوگانی از 18چرخ های خودران جایگزین خواهند شد و اگر چنین چیزی اتفاق بیافتد رانندگان کامیون تنها کسانی نخواهند بود که کارشان را از دست می دهند، شرکت های بیمه، توقفگاه های بین راهی و تمام صنایع ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند. وی طی مصاحبه ای با بلومبرگ گفت: «این موضوع شبیه سقوط صنایع خودرو و فولاد که تنها بخشی از کشور را تحت تأثیر قرار داد، نیست»  و ادامه داد «این قضیه به شدت گسترده خواهد بود و مردم متوجه خواهند شد که ما با یک طوفان طرف نیستیم،بلکه این یک سونامی است.»

مدل اندی استرن پرداخت 1000دلار در ماه به هر بزرگسال آمریکایی است. به گفته وی این مبلغ مردم را از خط فقر خارج می کند – خط فقر در سال 2016 برای هر فرد آمریکایی 11,880دلار است – اما به اندازه ای نیست که دست از کار کردن بکشند. شاید گران به نظر برسد که خب گران هم هست. اما وی مصمم است تا این مبلغ را از طریق حذف برنامه های کمک نقدی مشروط(CCT) که در آن دولت تحت شرایطی خاص به مردم پول اهدا  می کند، تأمین کند، به گفته او «امروزه بیش از 122 نمونه از این کمک ها وجود دارد». «درآمد پایه همگانی(UBI) می تواند جایگزین برنامه هایی چون بن(کوپن) غذا، EITC(اعتبارهای مالیاتی که برنامه ای است برای بازگرداندن مالیات به خانواده های کم درآمد) و بیمه بیکاری گردد. همه این ها پتانسیل 500میلیارد دلار صرفه جویی در برنامه های موجود فدرال را دارد. و به عقیده من با صرفه جویی در هزینه های مالیاتی می توان به 1.3تریلیون دلار دیگر هم دست یافت.»

همچنین استرن گفت:آیا بودجه نظامی و یا سایر هزینه ها بررسی می شود؟ «ایالات متحده نیز می تواند مالیات معاملات مالی را بازگرداند و یا مالیات بر ارزش افزوده، مالیات تولید کربن و یا مالیات بر دارایی را اجرا کند». با انجام همه این تمهیدات وی باور دارد که درآمد 1000دلار در ماه هرگز دور از دسترس نیست.

علاقه سیلیکون ولی به درآمد پایه دارای دو بخش است. بخشی خوشبینی و بخشی احساس گناه

علاقه سیلیکون ولی به درآمد پایه دارای دو بخش است. بخشی خوشبینی و بخشی احساس گناه

وی ادامه داد درآمد پایه هنوز هم تاحدی دلهره آور است. حتی استدلال کنندگان درآمد پایه می گویند که اجرای برنامه ای شبیه آن دهه ها زمان می برد. فاستر هم گفته بود«اجرای کامل درآمد پایه همگانی(UBI) حدود 15 تا 20 سال به طول می انجامد»،«اما از نظر اراده سیاسی، هر چیزی امکان پذیر است»

با این حال استرن فکر می کند که می توان آن را در 10 تا 15 سال هم محقق کرد. او پیشبینی می کند که در 5سال آینده، شهر ها آزمایش درآمد پایه برای فرزندان را آغاز می کنند که در آن دولت ها می توانند هزینه خانواده ها برای مراقبت روزانه از فرزندان را بدهند.

همچنین علاقه رو به رشدی در سیاستمدارانی چون نخست وزیر کانادا، جاستین ترودو وجود دارد، کسی که دولتش در آینده رهبری آزمایش درآمد پایه در انتاریو کانادا را پیش رو دارد. برنی سندرز، سناتور سوسیال دموکرات ایالات متحده نیز با این ایده مخالف نیست، وی در مصاحبه ای با وبسایت Vox گفته است:

من کاملا با این شیوه موافقم. به همین دلیل هم برای حداقل دستمزد 15 دلار مبارزه می کنم. به همین دلیل مبارزه می کنم تا اطمینان پیدا کنم که هرکس در این کشور غذایی را که نیاز دارد به دست می آورد. به همین دلیل برای گسترش مزایای تأمین اجتماعی و عدم قطع آن مبارزه می کنم، تا اطمینان یابم که هر کودکِ این کشور، صرف نظر از درآمد، توانایی رفتن به کالج را داشته باشد. این کاری است که یک ملت متمدن انجام می دهد.

منتقدان درآمد پایه با این حال نگرانند که هزینه های این طرح به شدت زیاد باشد. این روش نه تنها گران است بلکه سرمایه را هم از برنامه های رفاهی موجود خارج می کند که مورد اختلاف نظر در جناح چپ است. مخالفان محافظه کار می گویند که پرداخت پول به مردم  می تواند عاملی بازدارنده برای یافتن شغل باشد. اینان همان افرادی هستند که فکر می کنند بیکاری ساختگیِ آینده پادآرمانی به سادگی اتفاق نخواهد افتاد.

«این نظریه وجود دارد که در آینده به اندازه کافی شغل وجود نخواهد داشت» این را استفان منندیان ، مدیر تحقیقات «موسسه هاس برای جامعه ای عادلانه و فراگیر» بیان کرد، هاس سازمانی تحقیقاتی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا است که به برابری اجتماعی، شمول اجتماعی و تنوع اجتماعی اختصاص دارد. «من نسبت به این ایده بدبین هستم» و ادامه داد «این ایده قرار نیست برای دهه ها درست باشد» وی گفت که در حال حاظر، مسئله عدم تطابق در مهارت وجود دارد، اما هنوز تعداد زیادی از مشاغل عاری از آن اند «ما به اندازه کافی پول صرف توسعه حرفه ای و آموزش مهارت ها نکرده ایم»

کمپین درآمد پایه همگانی در سوئیس

کمپین درآمد پایه همگانی در سوئیس

«تمرکز ما همیشه باید بر روی بهبود ساختار فرصت، بهبود موسسات و سرمایه گذاری هایی باشد که جهت توسعه ظرفیت و مهارت های انسانی انجام می گردد» او ادامه داد «بهتر خواهد بود که سرمایه ها در این ضمینه ها مصرف گردند» به علاوه، وی گفت که متوقف کردن برنامه های رفاهی چون بن غذا، در عمل وضعیت زندگی مردم را وخیم تر خواهد کرد. همچنین «بسیاری از این برنامه ها مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید(مفهوم صرفه جویی به مقیاس در اقتصاد خرد) را در بر دارند»

«برای مثال نگاهی کنید به مسکن اقشار کم درآمد. مشوق های مالیاتی سازندگان را به ساخت آن ها تشویق می کند و پرداخت پول به آسانی به خود شخص، کمکی به ساخت مسکن اقشار کم درآمد نخواهد کرد»

فاستر می گوید«ما همیشه 10درصد پایینی داریم که به آن ها توجه نمی کنیم» و اضافه کرد درآمد پایه مشکلات جامعه را حل نخواهد کرد.«همیشه یک نسبت یا بخشی وجود خواهد داشت. مگر این که به جای توجه به مردمی که کاملا بی بضاعت اند و توان مراقبت از خود را ندارند به عنوان عدم تلاش برای خلاص شدن از شر فقر به آن نگاه کنید»

آلتمن هم می گوید«من مطمعن نیستم که راه حل همین باشد» و اعتراف کرد نمی داند که درآمد پایه عملی باشد. «من فکر نمی کنم که این نظریه کسی را از سنجیدن تغییرات سیاسی یا سازمان های جدید و یا تکنولوژی های آموزشی مبرا کند. درآمد پایه جهان را برای همه منصفانه تر و عادلانه تر نخواهد کرد.»

«اما معتقدم که ارزش مطالعه را دارد و این همان کاری است که مشغول انجامش هستیم.»

 

منبع: Engadget

امتیاز دهید

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.